Isfandgan

جشن اسفندگان

 Ispandgan-Motherday.jpg (73443 bytes) IsapandganTabrikHNaghashi.jpg (32564 bytes)

روز زن

روز مادر

روز زمين

روز عشق

روز درختكاري

اسفند روز از اسفند ماه

khoda-banoo-CHN.jpg (23725 bytes)
 

ترانه اسپندگان  

بر گرفته از سايت آريا بوم 

اسفندگان، جشن بزرگداشت زن و زمین

می‌ستاییم این زمین را، می‌ستاییم آن آسمان را،
   می‌ستاییم روان‌های جانوران سودمند را،
     می ستاییم روان‌های مردان پیرو راستی را،
       می‌ستاییم روان‌های زنان پیرو راستی را،
در هر سرزمینی که زاده شده باشند،
مردان و زنانی که برای پیروزی آیین راستی کوشیده‌اند،
          می‌کوشند و خواهند کوشید
(اوستا - فروردین یشت - بند 153 و 154)

«ایرانیان باستان از گذشته‌های دور تحت تاثیر و نفوذ مادر خدایان یا الهه­گان بوده‌اند که آن­ها را حمایت می‌کردند. با دگرگونی نقش زن به عنوان عنصری سودمند در جامعه، گروه خدایان مادینه نیروی برتر شدند و دست به آفرینش و کارهای شگفت‌ آوردند»(1)

این بانوخدایان دارای تندیسه‌هایی بوده‌اند که در جای جای سرزمین ایران یافت شده‌اند. این پیکره‌ها ویژگی‌های زنانه تندیس آناهیتا مشهور به ونوس سراب - موزه ی ایران باستانبارزی دارند که نماد باروری، مادری و زایش است.
هنگام پیام‌آوری اشوزرتشت، یکتاپرستی به معنای واقعی خود مطرح گردید، پس سایر خدایان به مقام پایین‌تر نزول کرده و بدین ترتیب امشاسپندان و ایزدان با حضور خود مفاهیم انتزاعی برخاسته از این خدایان را در درون خود و در باور مردمان حفظ نمودند. این فاصله گرفتن از خدایان اساطیری به طور کامل نبوده است و آدمی که مجذوب قدرت بی­پایان بانوخدایان خود بوده با اقدامی جبرانی بخشی از قدرت زنانه­ی آن­ها را در قالب‌های دختر شاه پریان و داستان­های روزمره­ی خود جای داده و قسمتی دیگر را هم به صورت زن برتر در ادبیات خود زنده کردند. آناهیتا و اشی از جمله ایزدهای ایرانی می‌باشند که در جای جای نوشته‌های باستانی جلوه می‌کنند.
در میان امشاسپندان سه امشاسپند نخستین یعنی وهومن، اشه وهیشته و خشتره وئیریه، نرینه و سه امشاسپند بعد یعنی سپندار آرمئیتی، هئورتات و امرتات از نظر لغوی مادینه‌اند.
هسته­ی اصلی این سه امشاسپند مادینه مهرورزی، عشق بی آلایش، زایندگی، از خودگذشتگی و پروراندن است و نشانگر اهمیت نقش زن و مادر در اندیشه و باور انسان نخستین و ایرانیان باستان است. از همین خواستگاه است که عبارت­های زیبا و دل­انگیز «زبان مادری»، «مادر طبیعت»، «مام میهن» و «سرزمین مادری» به وجود آورده و فراگیر شده است.

نماد زن در ایلام باستان - موزه ی تبریز

همچنین در باورهای ایرانی «نسل بشر و نخستین زن و مرد جهان به نام مشی و مشیانه از ریشه­ی دوگانه­ی گیاهی به نام مهرگیاه در دل زمین به وجود آمده و آفریده شده‌اند و در واقع زمین یا سپندارمذ (2)، مادر نسل بشری دانسته می‌شده است»(3)
سپندارمذ واژه‌ای مرکب است از سپنته یا سپند به معنی پاک و مقدس و آرمئی‌تی به معنی فروتنی و بردباری نیک و مقدس، این واژه در پهلوی به گونه‌ی سپندارمت و در فارسی سپندارمذ، اسفندارمز و اسفند شده است. در شکل معنوی و مینوی‌اش مظهر بردباری و سازگاری اهورامزدا است و در جهان مادی و خاکی نگهبانی زمین به وی سپرده شده است. این فرشته که با زمین تجسم می‌یابد، دست یافتنی‌ترین فرشتگان است و هرکس در زندگی عادی خود همواره با آن در تماس است و به بدیهی‌ترین صورت ممکن از موهبت‌های آن بهره‌مند می‌شود بنابراین اهمیت فوق‌العاده­ی او برای مردمان ایران باستان که زندگی را بیشتر به چوپانی و برزگری می‌گذراندند، قابل درک است (4)».
این فرشته در اندیشه­ی ایرانی جایی بس بزرگ دارد، واژه­ی «ایر» که در نام ایران دیده می‌شود، در واژه­ی آمیخته­ی «ایرتن» فروتنی است. زنان نیز بدان روی که افزایند­ی جهان‌اند و نمایند­ی مهر و فروتنی به سپندارمذ مانند می‌شوند (5)»
در وندیداد آن­جا که سخن از زمین می‌رود که چگونه می‌توان آن را شاد کرد، آمده است : « با برانداختن سوراخ‌های مار و جانوران زیانکار و ‌آبیاری و شخم زدن و برآوردن گل و گیاه و درخت ... چنین زمین‌هایی مانند زن زیبا و خوش اندامی است که شوی او در بستر او را شادمان می‌سازد و آن زن برای وی فرزندان برومند می‌آورد (6)»
به علت اهمیت زمین و زن، روز پنجم هر ماه موسوم است به سپندارمذ، آخرین ماه سال نیز به همین نام است که از ویژگی باروری و زایندگی زمین سرچشمه گرفته است. ایرانیان روز سپندارمذ از ماه اسفند را جشنی به نام اسفندگان می‌گرفتند. یا به قولی جشن زن می‌گرفتند. و این است که سخن ابوریحان بیرونی و گواهی او که در هزار سال پیش (زمان ابوریحان) هنوز این جشن برگزار می‌شده است.
«اسفندارمز فرشته­ی موکل بر زمین است و نیز بر زن‌های عفیف رستگار و شوهردوست و خیرخواه ... در زمان گذشته این ماه بویژه این روز عید زنان بوده است و در این عید مردان به زنان بخشش می‌نمودند و هنوز این رسم در اصفهان و دیگر شهرهای پهله (شهرهای ناحیه­ی مرکز و غرب ایران) باقی مانده است (7)»
در جای دیگر آورده است که در این روز زنان بر تخت پادشاهی می‌نشستند و فرمان می‌راندند، همه­ی کارها نیز به دست مردان و پسران انجام می‌گرفت.

این جشن همراه با آداب رسوم و تشریفاتی ویژه برگزار می‌شد. نخستین جشنی که در این روز برگزار می‌شد جشن «مردگیران» یا «مژگیران» بوده است این جشن ویژه­ی زنان و به مناسبت تجلیل و بزرگداشت از آنان برگزار می‌شود.
کارکردهای آرمئی‌تی یا سپندارمذ در فرهنگ و ادبیات ایرانی بسیار فراوان و گسترده است در گات­های زرتشت، 18 بار از او یاد شده است و زرتشت بارها او را برای زندگی پاک برای آرام­بخشی به کشتزاران چراگاه‌ها جانوران برای پیدایی یک فرمانروای نیک و برای کمک به دخترش پورچیستا در گزینش شوی خویش به یاری فرا می‌خواند. در اساطیر ایرانی او بود که پیشنهاد و فرمان ساختن تیر و کمان برای آرش کمان‌گیر را به منوچهر شاه داد تا گستره و آغوشش را برای فرزندان خود بازتر کند در متون پهلوی (8) او را یاری رسان نویسندگان به عنوان پدیدآورندگان فکر و اندیشه می‌دانند.
سراسر اوستا به ویژه فروردین یشت و یسنای 38 آکنده از سخنانی در ستایش و گرامیداشت زمین و زن است. با توجه به منابع موجود دانسته می‌شود که اسفندگان در ایران باستان روز گرامیداشت زمین بارور و همتای انسانی آن یعنی بانوان بوده است. اما منظور از زن در این جشن همسر است و نه جنسیت آن. بیرونی (9) نیز در نقل آیین‌های جشن از زن به عنوان همسر یاد می‌کند و جنسیت زن را در نظر ندارد. آیین‌هایی که امروزه نیز در بسیاری از نقاط دور و نزدیک میهن برگزار می‌شود همگی در پیوند با روابط عاطفی و مهرآمیز همسران است و ارتباطی با جنسیت زنانه ندارند. این جشن هنوز هم به نام اسفندی در بسیاری از نواحی مرکزی ایران چون اقلید کاشان و محلات برگزار می‌شود. و زنان در این روز برای خشنودی ایزدبانوی پشتیبان باروری خود، آشی می‌پزند که به نام همین جشن، «آش اسفندی» نامیده می‌شود.
ایزدبانوی سپندارمذ، در اندیشه­ی جهانیان بسیار اثر گزار بوده است « ستایش زن و عشق هنگامی به ادبیات اروپایی (و اندک اندک به فرهنگ آنان) راه یافت که اروپاییان در جنگ‌های صلیبی با فرهنگ ایرانی آشنا شدند.(10)
امروزه در جهان جشنی به عنوان ولنتاین (11) در کنار اسفندگان برگزار می­شود. این دو جشن به لحاظ زمان‌بندی و برخی از درون‌مایه‌ها به یکدیگر شباهت دارند. ولنتاین از یک جریان عاشقانه در بعد از میلاد سرچشمه گرفته، اما جشن اسفندگان یادگاری بسیار کهن از اسطوره‌های زایش و باروری است. مقایسه کردن این دو جشن برای نگارنده انجام پذیر نیست. اما تصور می‌کنم مردمانی با فرهنگ و اندیشه­ی غنی و توانا شایسته است جشنی به بزرگی فرهنگشان برای زمین و زن (همسر)، این دو عنصر سودمند برگزار ‌کنند. ایرانیان که سپاسداری را از بایسته‌های زندگانی شمرده در این راه از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کنند و باید برای سپاسداری از جایگاه زن و مادر هستی آموزش و فرزندان این خاک و بوم و به یاد کوشش‌های بی­وقفه زنان و مادران، این جشن را پاس دارند.

نوشته­ی : «شقایق فتح علی زاده»

 


 

برگرفته شده از سايت  ميراث فرهنگي 

اسفندگان؛ روز آسودگي زن در ايران باستان

زنان در اين روز كار را تعطيل مي‌كردند و اداره امور منزل بر عهده مردان بود.اين روز را «جشن مزدگيران » مي گفتند و مردان به زنان مزد يا هديه مي دادند.

تهران_ 29 بهمن 1383_ ميراث خبر: گروه فرهنگ، كيان مهر احمدي_ قرن‌هاست كه زرتشتيان در اين روز خانه‌هاي خود را پاكيزه مي‌كنند، گرد و غبار را از خانه‌ها مي‌روبند و عطر خوش آويشني كه بر چهار گوشه اطاق افشانده اند، خانه هاشان را مي‌آكند.
روز اسفند از ماه اسفند در فرهنگ زرتشتي روز اسفندگان است. روزي كه به زنان تعلق دارد و بنا به تاريخ، كهن ترين روز گراميداشت «زن» در جهان است.
اسفندگان به ايزدبانوي نگهبان زمين «سپندارمذ» تعلق دارد، به اين سبب او را مونث و دختر اهورامزدا خوانده‌اند. او موظف است زمين را خرم، آباد، پاك و بارور نگاه دارد. به اين جهت هر كس به كشت و كار و آباداني بپردازد، خشنودي سپندارمذ را فراهم مي‌كند.
در اساطير آمده است كه اين سپندارمذ بود كه براي «آرش» تير حاضر كرد و به او امر كرد كه براي تعيين مرز ايران و توران كماني برگزيند. در برخي منابع تاريخي آمده است كه در گذشته ، اسفند ماه و بويژه اين روز ، روز عيد زنان بوده است و مردان در اين روز به زنان بخشش مي کردند. سپندارمذ كه واژه اوستايي آن «سپنتا آرميتي» است به معناي تواضع مقدس است و فرشته سپندارمذ در عالم معنوي ، مظهر عشق و تواضع و فروتني و در عالم مادي، نگهبان زمين است.
از ابوريحان بيروني نقل است كه روز اسفندگان در ايران باستان روز زن بوده و در زمانهاي گذشته در اين روز زنان كار خانه را تعطيل مي‌كردند واداره امور منزل بر عهده مردان بود. به همين جهت اين روز را «جشن مزدگيران » مي گفتند و مردان به زنان مزد يا هديه مي دادند.
«كتايون مزداپور» دكتراي زبان و ادبيات باستاني در باره سپندارمذ معتقد است: چند هزار سال قبل از ميلاد، مادرخدايي وجود داشت كه حامي زمين خوانده مي شد.سپندارمذ شكل جديدي از آن مادر خداست. اسفندگان در فرهنگ زرتشتي يعني روزي كه متعلق به اين فرشته است و اين روز به نام روز "زن" در كتاب ابوريحان بيروني هم آمده است.
مزداپور در ادامه مي افزايد:در اين روز معمولا اهالي منزل زودتر از خواب برمي خيزند وخانه را آب و جارو مي كنند. بر پاشنه هاي در منزل ، آويشن مي ريزند وبا پختن آش و سيروگ (نان مخصوص زرتشتي ) اين جشن را برگزار مي كنند.
اما اين سنت در كيش زرتشتي چنان با دوام نمانده است. «پريا فرامرزيان» دانشجوي جوان زرتشتي درباره تداوم سنت هديه دادن به زنان در اسفندگان مي‌گويد:« البته من چيز زيادي از سنتهاي زرتشتي نمي دانم چون بيشتر از اينكه با همكيشان خودم مراوده داشته باشم با دوستان مسلمانم مي‌گردم اما يادم نمي آيد كه ما در خانه‌مان يك روز زن مخصوص زرتشتي ها داشته باشيم و در آن روز پدر به مادرم هديه بدهد. تا جايي كه يادم ميآيد ما هم روز زن را در همان روزهايي جشن مي‌گيريم كه همه ايراني‌ها جشن مي‌گيرند و همان كارهايي را انجام مي‌دهيم كه همه انجام مي‌دهند.»
اما «بابك سلامتي»، مدير مسئول نشريه امرداد كه مجله‌اي مخصوص اقليت زرتشتي است، عقيده ديگري دارد: «اسفندگان، سنتي فراموش شده بود و الان حدود 10 سالي مي‌شود كه دوباره احيا شده و در جامعه زرتشتي رواج پيدا كرده است.»
سلامتي درباره اين كه جوانان زرتشتي اين سنت را به ياد نمي آورند مي گويد:« تعدادي از خانواده هاي زرتشتي در فرهنگ همسايگان خود غرق شدند و فرهنگ خود را از ياد بردند. اما اين وضعيت در مورد همه زرتشتيان صدق نمي كند. بسياري از آنها با ظرائف و دقايق فرهنگ خود آشنا هستند و آداب و رسوم آن را به جاي مي‌آورند.»
سلامتي هرچند به خاطر ندارد پدرش در روز اسفندگان چه هديه‌اي به مادرش مي‌داده اما خودش در اين روز به همسرش هديه مي دهد. هرچند هديه‌اش ربطي به فرهنگ زرتشتي ندارد و تشكيل شده از «همين چيزهايي كه معمول است و همه به هم كادو مي‌دهند.»
بعضي از ايراني‌هايي كه زرتشتي نيستند اما به فرهنگ باستاني خود علاقمندند، روز زن را در اسفندگان جشن مي‌گيرند. «سهراب شفاعتي»، كه در زمينه فرهنگ و زبان‌هاي باستاني درس خوانده است، مي‌گويد:« اگر يادم نرود هر سال روز اسفندگان براي همسرم هديه مي‌خرم. چون معتقدم بهتر است كه روز زن را در مناسبتي كه ايراني است جشن بگيريم تا در يك مناسبت غربي.»
نخستين 8 مارسي كه در ايران براي پاسداشت روز جهاني زن جشن گرفته شد در سال 1300 اتفاق افتاد. روزنامه شرق قاديني (زن شرق) كه در آذربايجان شوروي منتشر مي شد و ميان زنان آذربايجان، گيلان و خراسان خوانندگان زيادي داشت در اين مورد نوشت: «نخستين جشن بين المللي زنان يعني 8 مارس در سال 1921 (1300) توسط زنان چپ ايران در انزلي برگزار شد. در اين جشن حدود 45 _ 50 نفر شركت داشتند. در اين اجتماع سيف الله يف از جانب حزب عدالت درباره اهميت روز بين المللي زنان سخنراني كرد و در پايان نمايشنامه اي كه به وسيله كمسومول آماده شده بود به اجرا در آمد.»
از سال 1300 به بعد گزارشي از برگزاري اين روز در دست نيست و ممكن است صبغه كمونيستي نخستين مراسم مانع برگزاري آن در سال هاي بعد شده باشد.
اما شايد بتوان پيشنهاد كرد به جاي 8 مارس غربي‌ها، اسفندگان كه سابقه‌اي چند هزارساله در ايران دارد جشن گرفته شود. پيشنهاد شما چيست؟


روز عشق ايراني 

 چهاردهم فوریه در بسیاری از کشورهای جهان مراسم روز ولنتاین برگزار می شود. روزی که مهرورزان و عاشقان به یکدیگر مژدگانی و هدیه می دهند. برپایه پژوهش ها و منابع تاریخی برگزاری چنین جشنی در فرهنگ ایران ریشه دارد و میان ایرانیان مرسوم بوده است. در دفتر گاهشماری و جشن های ایران باستان از هاشم رضی آمده است که در روز اسفند از ماه اسفند که برابر است با پانزدهم اسفندماه جشنی برپا می گشت که مردگیران یا مژده گیران بوده است

این جشن ویژه زنان بود و برای بزرگداشت آنان برپا می گشت. مردان برای گرامیداشت آن پیشکش داده و بخشش می کردند. زنان در آنروز فرمانروایی می کردند و مردان باید از آنان فرمان می بردند. در تاریخ گردیزی نیز آمده است از اینروی این جشن را مردگیری می نامند که زنان با آزادی تمام می توانستند مرد زندگی خود را برگزینند. در این روز مردان از آنان فرمانبرداری می کردند و آرزوهای آنها را برآورده می ساختند

-------------------------------------------------------------------------------------


جشن سپندارمدگان
روز زن 

ويرايش دوم 

   

در اين
نوشتار به هيچ روی سخن از نژاد يا كيش نيست، تنها
سخن از آيين و فرهنگ كهن ايران است
و بس! 

   

جشن سپندارمدگان
یا سپندارمذگان در روز سپندارمد یا سپندارمذ،
در روز پنجم اسپند در گاهنامه‌ی
ایرانی سال ٣٧٤٨ و برابر با بیست و نهم بهمن در
گاهنامه‌ی خورشیدی سال ١٣٨٩ و برابر با هيجده
فوريه ٢٠١١ است. 

   

نام این روز در اوستایی
سپِنتَ آرمییتی 

 Spenta-aarmaiti  

و در پهلوی سپندَرمَت 

 Spand-armat
 

است. این واژه از دو بخش، سپنتَ یا سپند به مانی
(معنی) مغدیس (مقدس) و
پسوند آرمییتی یا اَرمت به مانی فروتنی ساخته
شده و نام چهارمین امشاسپند است.
امشاسپندان نام‌های فروزگان (صفات خدایی)
اورمزد است. 

   

در اوستا و گات‌ها اين فروزه نماد پاسداری زمين
است و زمین نماد اِشك
(عشق) و باروری است. سپندارمد با فداكاری به همه
مِهر می‌ورزد. زشت و زیبا را همچون
مادری به یك چشم می‌نگرد و در دامان پر مِهر خود
می‌پروراند و آرامش می‌دهد. 

   

در اوستا و گات‌ها می‌خوانيم: 

"اینک زمین را می ستاییم، زمینی که ما را در بر
گرفته است. ای اََهوره
مَزدا! زنان را می ستاییم. زنانی را که از آن تو
به شمار آیند و از بهترین اَشَه برخوردارند،
می ستاییم." اوستا - یسنا ٣٨ بند ١  

"دختران
در گزینش همسر آزادند و پدر و مادر نمی‌توانند
دخترانشان را وادار به پیوند با كسی
که او دوستش ندارد، بکنند." 

... 

   

مردان در این روز زنان و دختران را بر تخت
پادشاهی می‌نشاندند و به آنان
از یك شاخه گل تا هر چیز دیگری پیشكشی می‌دادند
و همچنين از آنان فرمان می‌بردند و
كارهای آنان را انجام می‌دادند. 

   

این روز به نام "مردگیران" یا "مژدگیران" یا
"مزدگیران به مانی (معنی) پیشكشی گرفتن از مردان
نیز بازگو شده است. گردیزی در
نسك (کتاب) خود "زین الاخبار" می‌نویسد: "این جشن
را مردگیران می‌گفتند
زیرا زنان به پسند خویش و با آزادی، شوی و مرد
زندگی خود را برمی گزیدند." 

   

هنوز نیز در برخی از گوشه‌های ایران زمین مانند
سپاهان (اصفهان)، پهله،
ری و دیگر شهرهای كوستِ (ناحیه‌ی) كُیان (مرکز) و
خورووَران (غرب) ایران، این جشن همچون
گذشته برگزار می‌شود. 

   

هر آيينه، در زمانی كه در روم و يونان و چين و
مغولستان و آفريكا و
حجاز... با زنان همچو كنیز رفتار يا نگاه
می‌كردند و يا در حجاز آنان را زنده بگور
و سنگسار می‌كردند؛ در ايران باستان اين جشن،
نشان از گراميداشت زنان و اوگ (اوج) شكوفايی
و پيشرفت فرهنگی دارد. 

گواه ديگر، زنان پادشاه، وزیر، هَندازگر
(مهندس)، مِهراز (معمار)، فرمانده‌،
ناخدا، پژوهشگر، نويسنده و دیگر در ايران
باستان بودند، كه آشكارا ارج و برابری آنان را
با مردان در
زندگی روزمره نشان می‌دهد. 

   

زرتشتیان همانند گذشته این روز را به نام روز زن
و مادر جشن می‌گیرند. 

   

جشن سپندارمدگان بر همگان و به ویژه بانوان
فرخنده باد! 

   

ایدون باد، 

سیامك