Amordadgan

جشن امردادگان

امرداد روز از امرداد ماه

 

امرداد  ماه
ماه آرزو برای پایندگی ایران
و اهمیت آن در آیین‌ها و سالشماری‌های گوناگون ایرانی


[email protected]
مرداد ماه ۱٣٨۵
واژه «اَمِـرِتات» در اوستا به معنای نمیرندگی و بی‌مرگی، و در اوستای نو به چهره امشاسپند بانوی نگاهبان گیاهان و خوراک‌های گیاهی در می‌آید. این واژه با تغییرات آوایی که در گذر زمان روی می‌دهد، در متون پهلوی متأخر به گونه «اَمُـرداد/ اَمُـردات» و در زبان فارسی به شکل «مرداد» تغییر می‌یابد که از ظاهر هیچکدام از آواها و نگارش‌های سه‌گانه اخیر، معنای اصلی اوستایی آن برنمی‌آید. اما با این وجود، تمامی نویسندگان متون پهلوی و ادبیات فارسی، معنای امرداد و مرداد را همچنان «بی‌مرگی/ نمردنی» دانسته‌اند.
نگارش واژه «مرداد» به شکل «امرداد» (آنگونه که برخی بر آن اصرار می‌ورزند) در زبان و ادبیات فارسی سابقه‌ای ندارد و در شاهنامه فردوسی و دیگر آثار ادبی، تاریخی و نجومی، این نام بگونه «مرداد» نوشته شده و از آنجا که آثاری همچو شاهنامه، خود مرجع و معیار زبان فارسی است، بعید است که حق دستکاری در آنرا داشته باشیم و بخود اجازه اشتباه دانستن گفتار گزارنده شاهنامه‌ای را بدهیم که نه تنها سخنش بنیاد و داور زبان فارسی، که گستره ادبیات پهلوی نیز مرجع واژگان سروده‌های او بوده است. تغییر آوای امرتات به امرداد و مرداد محصول تطور و پیشرفت زبان است و بسیاری از واژگان دیگر، و از جمله آوا و تلفظ نام تمامی یازده ماه دیگر سال نیز دیگرگون شده است.
مردادماه، پنجمین ماه گاهشماری خورشیدی ایرانی با مبدأ اعتدال بهاری است که نام آن همراه و مترادف با نام برجی آن یعنی شیر (اسد) آمده است. از نام فارسی باستان هخامنشی این ماه اطلاعی در دست نیست اما در نسخه‌های عیلامی کتیبه‌های هخامنشی، آوای تقریبی «ثورنَـه وَخشی» بکار رفته است که البته برخی پژوهشگران آنرا «درن باجی» آوانویسی می‌کنند که تاکنون بطور قطعی معناگذاری نشده است.
مردادماه در فرهنگ ایرانی از اهمیت فراوانی برخوردار بوده است. چرا که در دوران هخامنشیان و سدها سال پیش و پس از آن، این ماه هنگام رسیدن خورشید به برج شیر یا اسد بوده است. رویدادی که سخت گرامی دانسته می‌شد و یادمان آن در نگاره‌های فراوانی برجای مانده است.     
امروزه نیز همزمانی ماه مرداد با بسیاری از رویدادهای تقویمی و از جمله آغاز سال در گاهشماری‌های گوناگون ایرانی جالب و توجه‌برانگیز است که به برخی از آنها اشاره کوتاهی می‌شود: دومین روز از این ماه، برابر با یکمین روز از «فردینه ماه» طبری/ تبری و آغاز سال نو در گاهشماری کهن «طبری» است که هنوز در نواحی مازندران و به ویژه بخش‌های کوهستانی آن رواج دارد. ششمین روز از مردادماه در گاهشماری سنتی ساحل‌نشینان خلیج فارس که به «تقویم صیادی» معروف است، روز «نوروز دریایی» و آغاز سال نو دانسته می‌شود. همچنین هفدهم مرداد ماه برابر با روز نخست از «نوروز ماه» گیلانی است که در گاهشماری سنتی «دیلمی» آغاز سال نو بشمار می‌رود. روز بیستم مردادماه برابر با یازدهم اوت، همزمان است با جشن آغاز سال نو در گاهشماری باستانی ارمنیان که «ناواسارد» نامیده می‌شود و به معنای «سال نو» است. آیین ناواسارد هنوز هم در میان ایرانیان ارمنی با برگزاری مسابقه‌های ورزشی و دسته‌های موسیقی که سابقه‌ای کهن دارد، برگزار شده و گرامی داشته می‌شود. 
بجز اینها، امروزه آغاز سال در دو گونه از گاهشماری‌های «پَـرسی» یا بدون کبیسه ایرانی، با مردادماه مصادف شده است. یکی از اینها عبارت است از گاهشماری بدون کبیسه و کهن زرتشتیان ایران که نوروز و فرودین‌ماه آن در حال عبور از مردادماه است، و دیگری گاهشماری باستانی «منداییان» (صابئین) خوزستان که آغاز سال نوی آنان نیز با اوایل مردادماه مصادف شده و آنرا به نام «دِه‌ وارِب‍ّـا» (عید بزرگ) می‌شناسند. نکته جالب دیگری که در باره تقویم مندایی می‌توان گفت این است که نام ماهِ برابر با برج شیر در این تقویم «آریـا» است و از آنجا که شیر و نگاره‌های در پیوند با خورشید در نزد ایرانیان جایگاهی گرامی داشته است، می‌توان پرسید که آیا واژه «آریا» به معنای شیر در تقویم مندایی با نام آریا و آریاییان پیوندی دارد یا تنها یک تشابه است؟ و اگر پیوندی داشته باشد، آیا نامگذاری سپسین این ماه با واژه‌ مرداد/ امرتات، به معنای بی‌مرگی، نوعی آرمان و آرزو برای پایندگی ایران نبوده است؟
امروزه به این دو گاهشماری مهم ایرانی توجه چندانی نمی‌شود در حالیکه گاهشماری‌های بدون کبیسه علیرغم اینکه توانایی تطبیق با تقویم طبیعی را ندارند، اما به دلیل اینکه همواره از تعداد روزهای کامل و بدون کسر تشکیل شده‌اند، اهمیت فراوانی در تاریخ‌نگاری و ثبت رویدادهای تاریخی و محاسبات تقویمی دارند.
در مردادماه چند مناسبت دیگر تقویمی و نجومی بازمانده است. یکی از اینها، آیین گاهنبار «میدیوشِـم» (میانه تابستان) است که بازمانده‌ای دیرپا از کهن‌ترین گاهشماری شناخته‌شده ایرانی یا گاهشماری «گاهنباری» است. گونه‌ای از تقسیمات سالیانه که طول سال خورشیدی در آن نه به دوازده ماه خورشیدی، که به چهار فصل و چهار نیم‌فصل بخش می‌شده است. و دیگری، آیین کهنی است که امروزه در تقویم ترکمنی به نام «یالدیراق» بازمانده و به موجب آن روز بیست و یکم مردادماه را روز طلوع ستاره شباهنگ (تشتر/ شِعرای یمانی) می‌دانند و برای تماشای آن به بلندی می‌روند و انتظار دیدار آنرا در آسمان بامدادی می‌کشند.
آیین‌های دیگر مردادماه نیز فراوان و متنوع بوده‌اند که به دو نمونه آن اشاره‌ای می‌شود. نخست، جشن کهن «مردادگان» در هفتمین روز این ماه است که امروزه آیین‌های دیرین آن بکلی فراموش شده است. اما از آنجایی که «مرداد/ امرتات» امشاسپندی موکل بر گیاهان و پشتیبان آنان دانسته می‌شده، می‌توان گمان داد که کوشش‌‌هایی در پاسداری و مراقبت از گیاهان، بخشی از مراسم آن بوده باشد. دوم، جشن «مَـی خواره» در سرزمین «سغد» و «ورارود» که ابوریحان بیرونی از آن یاد می‌کند و آنرا برابر با هجدهمین روز مردادماه یا «اشناخندا»ی سغدی می‌داند.